خلاصه کتاب به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن
لحن صدای شما به انداره ی کلامتان مهم است. اگر هنگام بیان مطلب از روی درماندگی آهی بکشید و بگوید: ( باز هم این کارو کردی، تو هرگز نمی توانی یاد بگیری)
همراه کلمات محترمانه لازم است رفتارمان نیز محترمانه باشد. برای نمونه میتوانیم بگوییم: ( من به توانایی و قضاوت تو ایمان دارم.)
هر وقت بخواهم دخترم کاری انجام بدهد سعی می کنم مؤدبانه از او تقاضا کنم. مثلا می گویم: (لطفا عجله کن مدرسه ات دیر می شود، لطفا تلوزیون را خاموش کن و تکالیفت را انجام بده) ولی او گوش نمی کند مرا راهنمایی کنید.
بزرگترها معمولاً واژه ی لطفا را به کار می برند. کودکان معمولا در برابر واژه ی لطفاً ساز مخالف میزنند و نافرمانی می کنند. همین مسئله پدر و مادر را خشمگین می کند.
بدتر از همه این است که بعضی از بچه ها از قاعده ( لطفا ) برای پیشبرد خواسته های خود استفاده می کنند.
واژه ی لطفاً در مواردی استفاده می شود که کمی اندوخته ی احساسی و عاطفی نیز در کار باشد.
برای مثال: ( لطفا نان را به من بده.)
داستان برای درک عمیق تر کودکان
1) می خواهم بدانم آیا حرف زدن به قصد آگاه کردن نوجوانان کارایی دارد یا خیر؟
در کلاس هنر مشغول انجام دادن کلاژ بودم به یکی از دخترها گفتم: (شیلا اگر در چسب را نبندی خشک میشود.)
او چشم غره ای رفت و گفت: (شوخی می کنی)
چرا او چنین رفتاری کرد؟
آگاهی دادن باید مناسب سن افراد باشد اگر شما به یک نوجوان چیزی را بگویید که خود میداند خیال میکند قصد توهین دارید یا می خواهید شخصیتش را خرد کنید.
شیلا صرفا به تذکری بسیار ملایم احتیاج داشت. مثل:《شیلا، چسب》
سوال بعدی برای درک عمیق تر کودکان
(۲) چه فرقی بین جمله امری و کلمه امری هست، اگر بگوییم بنشین آیا دستور نداده ایم؟
وقتی شما فعلی را به تنهایی به کار می برید، ( بایست؛ برخیز؛ حرکت کن !) در حقیقت دستور داده اید.
فقط توجه او را به گونه ای جلب می کنید که خود بفهمد چه باید بکند. مثلاً بگویید:《 لوری صندلی ات》
این واژه باعث می شود لوری پیش خود فکر کند:《 صندلی من چه؟ اوه باید سر جایم بنشینم.》
شما به لوری نمی گویید چه کار کند، فقط توجه او را به گونه ای جلب میکنید که خود بفهمد چه باید بکند.