چگونه احساسات خود را دقیق بیان کنیم؟

احساس ها در مقابل غیر احساس ها

با استفاده نابجای از جمله ی احساس می کنم انجام رایجی در زبان انگلیسی ایجاد می شود این جمله را می گوییم بدون آنکه در واقع احساس مان را ابراز کنیم.

برای مثال، در جمله ی احساس می کنم با من عادلانه رفتار نشد. اگر به جای احساس می کنم فکر کنم گفته می شد بسیار دقیق تر بود به طور کلی وقتی کلمه ی احساس با موارد زیر همراه شود احساس ها به خوبی ابراز نمی شوند.

کلماتی از قبیل، که، مثل انگار که احساس می کنم که با یک مجسمه زندگی می کنم. بین احساس ها و تفکرات تمایز قایل شوید.

_ضمایر من، تو، او، آنها، آن. احساس می کنم من همیشه در حالت آماده باش هستم.

_اسم هایی که به افراد اشاره می کند: احساس می کنم رئیس من عوام فریب است.

تمایز بین آنچه احساس می کنیم و آنچه فکر می کنیم هستیم. همچنین تفکیک آنچه احساس می کنیم از آنچه فکر می کنیم دیگران در اطراف ما انجام می دهند بسیار مفید است.

ساختن واژه نامه ای برای احساس ها

وقتی می خواهیم احساس خود را بیان کنیم به جای کلمه گنگ و کلی لازم است کلمه ای که دقیقا همان احساس را بیان میکند به کار ببریم.

برای مثال اگر بگوییم من احساس خوبی در مورد آن دارم کلمه ی خوب گنگ و کلی است و می تواند به معنی خوشحال ، هیجان زده، راحت .. باشد کلماتی مانند خوب و بد شنونده را از برقراری ارتباط کامل و دقیق با احساس ما باز می دارد.

مهم ترین مرحله ابراز خود

دومین مرحله ابراز خود بیان احساسی است که داریم. با توسعه دایره ی واژگان خود از احساس ها می توانیم احساس های خود را مشخص و واضح شناسایی و نام گذاری کنیم و در نتیجه راحت تر ارتباط برقرار کنیم.

همچنین پذیرش آسیب پذیری خود و ابراز احساس مان میتواند به حل اختلاف ها کمک کند. ان، وی سی بین کلماتی که احساس ها را توصیف می کنند. با کلمات و جملاتی که تفکرات، ارزیابی ها و تفاسیر را توصیف می کنند تمایز قائل است.

رولومی ژوان کاو معتقد است که یک انسان بالغ قادر است بین احساس های متفاوت در تجربیات بسیار قوی و شدید یا تجربیات حساس و بسیار ضعیف مثل قسمتهای مختلف موسیقی در یک سمفونی، تفاوت بگذارد.

با این حال طبق نظر رولومی خیلی از ما احساس هایمان مثل نت های شیپور محدود است.